شعرایی به یاد این روزهای تلخ

ساخت وبلاگ
مرا چو یاد زیار و دیار خویش آید هزار ناله زار از درون ریش آید نشسته در پس زانوی غربتم شب و روز خدای داند ازین پس مرا چه پیش آید   انالله واناالیه راجعون چه آیه ی تلخی چقد شنیدن این آیه کناراسم عزیزان شعرایی به یاد این روزهای تلخ...ادامه مطلب
ما را در سایت شعرایی به یاد این روزهای تلخ دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : fariba1998 بازدید : 63 تاريخ : سه شنبه 7 خرداد 1398 ساعت: 22:36

بنام خدا

الان ده دقیقه ی بامدادروز شنبه بیست وهشتم بهمن ماه هست وما چندساعته به اینجا نقل مکان کردیم

الان اتاقمون اتاق ۱۱هستش و دراین اسباب کشی چه نقاب هایی که برداشته نشد وچه کسانی که انسانیتشونو ثابت کردن، طیبه،سحر،نسرین،راحیل و...، 

البته شناخت انسانها زیادسخت نیست ولی نه کسی مثل ....و....و.....که هزاران نقاب دوستی به چهره داشتن والان چهره ی واقعیشون شده

Ezn

شعرایی به یاد این روزهای تلخ...
ما را در سایت شعرایی به یاد این روزهای تلخ دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : fariba1998 بازدید : 56 تاريخ : شنبه 8 ارديبهشت 1397 ساعت: 20:28

  بنام خدا امروز تولد یکی ازعزیزترین ادمای زندگی منه کسی که کلی خاطرات تلخ وشیرین باهم گذروندیم وهیچوقت نتونستم دوستش نداشته باشم اونم کسی نیست جز اقامون وتاج سرمون سیدابوالفضل گل وبامرام ... امروز من اصفهانم وتاجمعه ی هفته ی دیگه هم امتحانات ترم دوممه ومن ازاین بابت خیلی غصه میخورم دیروز رفته بودم تو باغ دانشگاه که بخونم ولی اونقده دلم گرفته بود وگریه کردم....مث روزای اولی که اومده بودم دانشگاه واونطوری بی وقفه تو سردی وزردی پاییز روحم مرد... یادمه همیشه اون روزای اول ترم یک اهنگ هایده به نام پاییز روگوش میدادم و اون شعر گوگوش که میخوند اون پرنده تو بودی پیرهن ابرو درید رفت وگم شد تاغروب رفت وازهمه برید.... توی واپسین نفس تویادمی هم پرواز بازتومیتونی فقط باشی برام نفس ساز بیا هم هوای من برای من صمیمی منو ازاینجاببر تو ای جفت قدیمی..... یادش نه به خیر ازبدترین روزای عمرم بود بیخیال یاداوری خاطرالت تلخ فقط ادمو عذاب میده وبس.... داشتم ازتولد همسر عزیزم میگفتم عزیزدلم کاش موقع تولدت مث هرسال خونه بودمو کلی با هم خوش میگذروندیم....خیییییلی دلم گرفته دوس دارم بمیرم کاش امشب میخوابیدم وبیدار میشدم تا میگفتن همش یه کابوس وحشتناک بود پاشو و به ادامه ی دلخوشیات برس....ولی چقدر دلخوشی خوابها کم است.... شعرایی به یاد این روزهای تلخ...ادامه مطلب
ما را در سایت شعرایی به یاد این روزهای تلخ دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : fariba1998 بازدید : 58 تاريخ : چهارشنبه 29 آذر 1396 ساعت: 4:18

بنام خدای خالق عشق ومهربونی الان که دارم این پستومیذارم دقیق یک هفته ازش میگذره که اسباب کشی کردیم رفتیم خونه ی خودمون شبش من وحبیبه وسمیراوپریا وزهرا رو مازیار بردتاخونه روبشوریم وبرق بندازیم  که خداییش ازحق نگذریم همین طورم شد،راستی اولای رفتنمون ،عظیمه وفاطی ومحمدپارسا اومدن بهمون سرزدن ،،،فاطی یه روسری یادم نی سبزبود یازرشکی ولی خیییلی بلند بود سر کرده بود وایقد بهش چسپیده بود کسی جرات نداشت بره طرفش عظیمه جان هم چن دقیقه توبالکن نشست و بعد گفت بوی جوهرنمک برامحمد پارسا خوب نی و رفتن راستیا نگفتم درحین بشوربساب بودیم که پارچه براگردگیری وخشک کردن آب کم اومد وپریاروفرستادیم بره ازخونه ی عمه خانم که همسایه ی روبروییمون میشه ،،،پارچه بیاره پری وزهرامیرن دم درخونه ی عمه خانم و عمه خانم به رسم یادگار تیکشو به آجیای مظلومم میپرونه ومیره براشون پارچه بیاره بهشون گفت واااااه شما خونه ی منم بلدین خخخخخخههخهخخخخخخ خلاصه دیگه کلی جوهرنمک و سفیدکننده ولکه بروپودر لباسشویی و انواع اقسام تمیزکننده که میشناختم وازشب قبل ازافق کوروش گرفته بودم رو توخونه خالی کردیم خیلی ذوقیده بودم شب همون روزی که میخواستیم اسباب کشی کنیم من تا چار بیداربودم و آقایی هرلحظه چشاشو بازمیکرد و توحالت خواب وبیداری میگفت فری هنوز بیداریییییی دختر بیا بخواب فرداساعت هشت باید خونه روببریم  منم دیگه ازبس خواهش کرد رفتم شعرایی به یاد این روزهای تلخ...ادامه مطلب
ما را در سایت شعرایی به یاد این روزهای تلخ دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : fariba1998 بازدید : 93 تاريخ : چهارشنبه 29 آذر 1396 ساعت: 4:18

حس و حالم خوش نیست همه چی داغونه یکی باید باشه تو رو برگردونه گم گورم دورم گیج و ویجم خسته ام بس گه پای پلکمو به دل در بسته ام پشت سر ویرونه رو به رو دیواره داره از ابر سیا درد سر میباره دل مغرور اما دست و پا نمیزنه سنگ از آسمون بیاد صخره جا نمیزنه چشاتو به روم ببند خدا چشمش بازه زندگی با گره هاش آدمو میسازه اگه رفتن نرسیدن توی تقدیر منه جرم بی بخشش من اگه عاشق شدنه اگه نیمه جونمو دارم از دس میرم پامو پس نمیکشم تو رو پس میگیرم هر کی دل ببره از کوچه ها قد میکشه هر کی آسمونیه لایقه ستایشه برچسب‌ها: ستایش , دوری شعرایی به یاد این روزهای تلخ...ادامه مطلب
ما را در سایت شعرایی به یاد این روزهای تلخ دنبال می کنید

برچسب : متن,اهنگ,سریال,ستایش, نویسنده : fariba1998 بازدید : 52 تاريخ : يکشنبه 29 مرداد 1396 ساعت: 0:35

از من دیگر اثری در آینه نیست

پیدا کن تو مرا این فاصله چیست

ای معنی شعرِ ترِ من

پرواز جاری در پرِ من تو بیا تو بیا

سرگردانم بر سرِ کویت

شب می‌بارد از سرِ مویت

نداری خبر ز حالِ من نداری

که دل‌ به جاده میسپاری

سحر ندارد این شبِ تار

مرا به خاطرت نگه دار

مرا به خاطرت نگه دار

شعرایی به یاد این روزهای تلخ...
ما را در سایت شعرایی به یاد این روزهای تلخ دنبال می کنید

برچسب : ترانه,همیشه,ماشین,میداشتیم, نویسنده : fariba1998 بازدید : 63 تاريخ : يکشنبه 29 مرداد 1396 ساعت: 0:35

امشب ای ماه به درد دل من تسکینی آخر ای ماه تو همدرد من مسکینی کاهش جان تو من دارم و من می دانم که تو از دوری خورشید چها می بینی تو هم ای بادیه پیمای محبت چون من سر راحت ننهادی به سر بالینی هر شب از حسرت ماهی من و یک دامن اشک تو هم ای دامن مهتاب پر از پروینی همه در چشمه مهتاب غم از دل شویند امشب ای مه تو هم از طالع من غمگینی من مگر طالع خود در تو توانم دیدن که توام آینه بخت غبار آگینی باغبان خار ندامت به جگر می شکند برو ای گل که سزاوار همان گلچینی نی محزون مگر از تربت فرهاد دمید که کند شکوه ز هجران لب شیرینی تو چنین خانه کن و دلشکن ای باد خزان گر خود انصاف کنی مستحق نفرینی کی بر این کلبه طوفان شعرایی به یاد این روزهای تلخ...ادامه مطلب
ما را در سایت شعرایی به یاد این روزهای تلخ دنبال می کنید

برچسب : اشعارشهریار, نویسنده : fariba1998 بازدید : 65 تاريخ : يکشنبه 29 مرداد 1396 ساعت: 0:35

بنام خدای خالق زیبایی های فصل بهار وبهارخانوم ماروز عید فطر امسال من وآقامون رفتیم شیراز واونجا بود که خبردادن بهارخانممون که کللللللی منتظر به دنیا اومدنش بودیم چشماشو به روی دنیا باز کرده وقدم رو چشای ما گذاشته الهی من فدای خواهرزاده ی عزیزم بشم که هنوز نتونستم ببینمش وفقط عکسای خوشگل موشگلشو دیدم عروسکمونوخبر دادن بچه های خونمون تا ساعت چهار صبح باهاش بازی میکنن ونمیذارن بیچاره بخوابه منم انشالله جمعه که میشه بیست وسوم رفتم خونه اول یه تولد برا اقایی میگرم و بعدش میرم بهارمونو ببینم فداش بشم فرشته ی کوچولومونو قرار بود بهار بشه اسم دختر من ولی اجی کلثوم جرزنی کرد و سرقت ادبی کرد و اسمو گذاش شعرایی به یاد این روزهای تلخ...ادامه مطلب
ما را در سایت شعرایی به یاد این روزهای تلخ دنبال می کنید

برچسب : تولد,بهارجانم, نویسنده : fariba1998 بازدید : 52 تاريخ : يکشنبه 29 مرداد 1396 ساعت: 0:35

شب میلاد تو ای دوست برای دل من

شب میلاد همه خوبی هاست

دل من امشب ازاین حادثه خوش لبریز

دامن افکارم

پر گل های خیال تو شده است

تک تک گل ها را یک به یک می بوسم

و به دل می دوزم

گرچه دوریم از هم

دلی از عاطفه لبریز و پر از عطر امید توشه ی راهت باد


برچسب‌ها: زهرا , تولد , تیر شعرایی به یاد این روزهای تلخ...
ما را در سایت شعرایی به یاد این روزهای تلخ دنبال می کنید

برچسب : تولد,اجی,ومهربونم,زهراخانم, نویسنده : fariba1998 بازدید : 70 تاريخ : يکشنبه 29 مرداد 1396 ساعت: 0:35

  بنام خداامروز تولد یکی ازعزیزترین ادمای زندگی منه کسی که کلی خاطرات تلخ وشیرین باهم گذروندیم وهیچوقت نتونستم دوستش نداشته باشم اونم کسی نیست جز اقامون وتاج سرمون سیدابوالفضل گل وبامرام ... امروز من اصفهانم وتاجمعه ی هفته ی دیگه هم امتحانات ترم دوممه ومن ازاین بابت خیلی غصه میخورم دیروز رفته بودم تو باغ دانشگاه که بخونم ولی اونقده دلم گرفته بود وگریه کردم....مث روزای اولی که اومده بودم دانشگاه واونطوری بی وقفه تو سردی وزردی پاییز روحم مرد... یادمه همیشه اون روزای اول ترم یک اهنگ هایده به نام پاییز روگوش میدادم و اون شعر گوگوش که میخوند اون پرنده تو بودی پیرهن ابرو درید رفت وگم شد تاغروب رفت و شعرایی به یاد این روزهای تلخ...ادامه مطلب
ما را در سایت شعرایی به یاد این روزهای تلخ دنبال می کنید

برچسب : تولد, نویسنده : fariba1998 بازدید : 52 تاريخ : يکشنبه 29 مرداد 1396 ساعت: 0:35